Friday, 27/03/2020, 2:46
9276 بینراوە
پس از جنگ جهانی اول دوره امپراتوریها به پایان رسید و کردها از وضعیت رعایای عثمانی و ایرانی به مستعمره داخلی دولت-ملتهای ترکیه، ایران، عراق و سوریه سقوط کردند؛ و این در حالی بود که دول نامبرده خود ماهیتی نیمه مستعمره و نیمه فئودالی داشتند.
کردها مانند سایر ملل از اقشار و طبقات مختلف تشکیلشدهاند. در یک تقسیمبندی کلی میتوان آنها را در دوطبقه فرادست و فرودست به شرح ذیل شناسایی کرد:
چه نکو گفت برشت: «میان همه چیزهای قطعی، قطعیترینشان تردید است»
با توجه به اینکه تمامی احزاب دمکرات در چهار بخش کردستان و حتی بعضی از سازمانهای دیگر قاضی محمد را همچون سلف خویش پنداشته و خود را خلف واقعی او معرفی میکنند؛ تمرکز اصلی این گفتار بر ماهیت قاضی محمد و میراث فرهنگی، سیاسی او در سیما و روح و روان احزاب کردی است.
در سال ۱۹۴۳ گروهی یازدهنفره از تحصیلکردگان طبقه متوسط و فرودست مهاباد با همکاری چهار افسر کرد عراقی سازمانی را بانام کۆمەڵەی ژیانەوەی کورد (جمعیت احیای کرد) در مهاباد بنیان نهادند.
فرماندهان نیروهای جمهوری مهاباد از روسای عشایر، فئودالها و ملاکین بزرگ با درجه اعطایی ژنرالی به شرح ذیل بودند:
چهل روز قبل از تشکیل جمهوری مهاباد، حزب دمکرات آذربایجان به رهبری سید جعفر پیشهوری جمهوری خودمختار آذربایجان را در تبریز بنیان نهاد. حکام جدید آذربایجانی اقدام به خلع مالکیت از فئودالهای بزرگ کرده و زمینها را به دهقانان واگذار نمودند. جمهوری مهاباد نهتنها تن به تقسیم اراضی نداد، بلکه خود حامی نظام فئودالی بود. فشار بر ملاکین آذربایجانی بهگونهای بود که در سال ۱۹۴۶ عدهای از بزرگ مالکان ترک ارومیه با قاضی محمد دیدار کردند و خواستار الحاق ارومیه به جمهوری مهاباد شدند. انگیزه آنها این بود تا از مصادره زمینهایشان توسط جمهوری آذربایجان به نفع دهقانان جلوگیری شود. البته قاضی محمد باوجود اشتیاق الحاق این منطقه به کردستان، به خاطر نرنجاندن جمهوری خودمختار آذربایجان و نیز دولت شوروی از قبول این درخواست خودداری کرد.
پس از تسلط اعراب بر کردستان، فرهنگ هزاران ساله مادر سالاری زاگرس-نشینها در چارچوب قوانین عرفی و سنتی در اشکال مختلف تداوم داشته است. یکی از نمونههای این نوع حیات، فرار کردن دو دلداده باهم به روستا یا شهری دیگر است (ڕەدوکەوتن، ژن هەڵگرتن) تا بدینوسیله قوانین خشک پدرسالاری و بیابانی را دور زده و خانوادهها در مقابل عمل انجامشده قرارگرفته و بهناچار تن بهحق انتخاب آزادانه زوجین میدادند و رویداد به صلح و آشتی و پیوند خانوادگی ختم میشد.
ولتر جامعهشناس و فیلسوف عصر روشنگری فرانسه میگوید:
روانشاد آقای صلاح شمس برهان |
روانشاد صدیق انجیری آذر |
1-کریمی. علی -زندگی و سرگذشت عبدالرحمان ذبیحی به زبان کردی. چاپ دوم، سلیمانیه 2005
© 2019- Kurdistanpost