اهداف اساسی و استراتژیک ترکیه و ایران از حمله به کردستان عراق!

Friday, 26/06/2020, 0:02

3158 بینراوە


دولت ترکیه در این برهه زمانی هرگز خواهان نابودی کامل (پ.ک.ک ) نیست.
اینک یک هفته تمام است که نواحی شمالی کردستان عراق توسط هواپیماهای بمب افکن پیشرفته و توپخانه و کوپترهای جنگی و هواپیماهای بی سرنشین مورد حمله شدید ، درندانه و بی وقفه دولت ترکیه قرار گرفته است. این نه اولین بار است و نه آخرین بار که دولت فاشیزم - اسلامی ترکیه و ایران در درون خاک عراق و کردستان دست به این حملات وحشیانه می زنند و باعث تلفات جانی و مالی جبران ناپذیری به مردم سڤیل منطقه می گردند. . توجیه ترکیه بیرون راندن نیروهای (پ.ک.ک) از این مناطق و بهانه ایران هم وجود احزاب سیاسی اپوزیسیون مخالف رژیم مثل حزب دمکرات ، سازمان زحمتکشان و کومله و غیره است اما سوال اصلی این است که آیا بهانه این دولت های فاشیزم – اسلامی چقدر با واقعیات امروز منطقه مطابقت دارد ؟ و آیا فعالیت این احزاب اپوزیسیون در واقع آنقدر روی معادلات سیاسی و نظامی یا روی معادلات داخلی و خارجی این دولت ها تاثیر داشته که آنها اینچنین وحشیانه و با همه امکانات جنگی حمله ور شوند؟ یا اینکه نخیر، این پروپاگنده ای بیش نیست و این بهانه ها فقط توجیه حمله و جنگ و اهداف پشت پرده آنها است! و در واقع اهداف استراتژیک و نیت و قصد اصلی آنها مسائل نهفته دیگری را رقم میزند. اگر بخواهم بدون تعارف نظر خود را بیان نمایم باید بگویم که حقیقتا هیچکدام از این احزاب دارای آنچنان نیت و سیاست و نیرو نیستند که بخواهند تمامیت ارضی و یا دولت های موجود را به خطر بیاندازند و یا حتی مزاحمتی جدی برای آنها به بار آورند. اصلا سیاست و برنامه آنها این نیست. استراتژیک و عملکرد آنها هم این نبوده و نیست. اینها خواهان سهم اند ، آنهم نه سهم بزرگ و گنده ای که آنها نتوانند آنرا به راحتی قورت بدهند بلکه سهمی به سان حزب دمکرات کردستان عراق (پارتی) و اتحادیه میهنی کردستان (یه کێتی)، و شاید خیلی هم کمتر از موقعیت سیاسی و جایگاه اقتصادی آنها. زیرا آنها نه به اراده و زور سیاسی و نظامی خود صاحب آن موقعیت شدند، بلکه جنگ خلیج و منافع امپریالیستی در سال ١٩٩١ این موقعیت را برای آنها میسر کرد. ولی خیلی بعید است که چنین موقعیتی در این برهه زمانی برای (پ.ک.ک) و (حزب دمکرات و سازمان زحمتکشان و کومله ها) پیش بیاید. با این شرح کوتاه باید بگویم که بهانه های ترکیه و ایران از پایه و اساس پوچ و بی معنی و فقط توجیه جنگ و اشغال اراضی است، توجیه رسیدن به اهداف و آرزوهای دیرینه فاشیست های منطقه و نهفته در بطن اوضاع کنونی منطقه و جهان.
اولا: پ.ک.ک ، حزب و نیرو و جریانی نیست که تمامیت ارضی ترکیه را به خطر انداخته باشد. پ.ک.ک هرگز نه خواستار سرنگونی رژیم آنکارا بوده و نه خواهان کردستانی آزاد و مستقل. این نیرو خواهان سهم کوچک و ناچیزی همچو آزادی زبان و فرهنگ و کلتور کردی و شرکت مسئولان حزبش در برخی پست های اداری و حکومتی است. که این خواسته ها در چهارچوب قانون اساسی هر دولت دیکتاتور و فاشیستی هم قابل حل و فصل است و احتیاجی به کشت دادن ده ها هزار جوان و نو جوان دختر و پسر نیست. اما به عقیده من سرچشمه جویبار خون در جای دیگری است. ترکیه اینک سه دهه است که زیر نام " پ.ک.ک تروریست"، جان ده ها هزار انسان و جوان کرد را در ترکیه و سوریا و عراق در خون غلتانده و ده ها هزار نفر دیگر را در زندانهای مخوف نگه داشته و همچنین باعث آواره شدن میلیونها خانواده زحمتکش و انسان کرد در همین کشورها شده است. یعنی در واقع موجودیت و مسئله "پ.ک.ک" برای ترکیه شده باران رحمتی که تمام جویبارهای خون آشامان آنکارا را آبیاری میکند. هیچ حزب سیاسی و گروه و کلوب مدنی و فرهنگی و کلتوری در کردستان ترکیه که بوی از کرد بودن از آن به مشام برسد زیر همین اتهام و چرندیات پوچ و بی اساس در امان نبوده و نخواهد بود.
خواست و برنامه و استراتژی حزب دمکرات و سازمان زحمتکشان و طیف به نام «کومله ها» هم چندان تفاوت سیاسی و عملی ای با پ.ک.ک ندارند و مدتی است که اینها شعار "فدرالی" شکست خورده و ارتجاعی را هم به کمپین خود افزوده اند .
اما در اینجا بدون تجزیه و تحلیل طولانی و خیلی کورت و کونسیس اشاراتی به اهداف اساسی ترکیه نسبت به این اعمال فوق فاشیستی در حق به ملت کرد میکنم. یکم: کل دولت های رنگارنگ و متلون اسلامی – فاشیستی ترکیه تاریخا ضد ملت کرد بوده و تا کنون صدها بار به اشکال گوناگون و فوق وحشیانه ملت کرد را "هولوکاست" و سرکوب و "ژنوساید " کرده اند. اردوغان و دولت ارتجاعی اش نیز میخواهند همان مسیر و راه را تجربه کنند که پیشینیان آنها از پنج قرن پیش آغاز کرده اند ، و اسناد و مدارک سرکوبگریهای وحشتناک تاریخی ملت کرد بدست خلفای عثمانی و آتاتورک جلاد و غیره در اینمورد فراوانند.
دوم: اکنون نوعی بلبشو و آشفتگی و هرج و مرج در کل اوضاع سیاسی و اقتصادی و امنیتی جهان بوجود آمده است که برای کل دولت های دیکتاتور و فاشیزم و نازیسم بزرگترین فرصت رشد و سرکوب را به ارمغان آورده است (همانطورکه باران و زمین مرطوب، جو رشد خیلی از زالو و کرم ها زیانبخش را بوجود می آورد) . موقعیت دشوار کنونی جهان و بحران قطب های سرمایه داری بر سر هژمونی سیاسی و نظامی همراه با تاثیرات مهلک و مخرب ویروس کشنده کرونا بر ثبات و امنیت جانی و اقتصادی ،خیلی از دولت های فاشیزم منطقه را به تکاپو و حرکت ضد انسانی و کشور گشایی وادار نموده است . نظم بورژوازی جهانی کلا بهم خورده و برای بعضی کشورها مثل این است که از آب گل آلود ماهی بگیرند و در این رابطه به تجاوز و ضمیمه کردن اراضی کشورهای دیگر دست زده اند. در این رابطه مشخصا میتوان از (ترکیه، ایران و اسرائیل) نام برد. اردوغان بعد از آنکه با تهدید و ارعاب توانست در قانون اساسی ترکیه به نفع خود تغییراتی بوجود آورد و همچنین تحت نام «کودتا» صدها هزار انسان (اپوزیسیون داخلی) را از کار و زندگی بیکار و روانه زندان کند و خیلی از احزاب اپوزیسیون دیگر را هم سرکوب و رهبران و نمایندگان پارلمانی و مسئولان شهرداری آنها را دستگیر و زندانی کند ، بلاخره و تا حدود زیادی توانست که حکومتی یکدست و دیکتاتور بوجود آورد تا بتواند که حرف آخر را خود اردوغان بزند (دیکتاتوری اسلامی). به همین خاطر دستور لشکرکشی تمام عیار را به سوریه صادر نمود و بیشتر نواحی کردنشین را به تصرف در آورده و اکنون مشغول پاکسازی نژادی و ترور و بیرون راندن خانواده های کرد زبان در شهرهای (سری کانی، عفرین) و روستا ها و مناطق دیگر کردنشین است. و بجای آنها یک عده بی نام و نشان بنام "ترکمن" را در خانه و کاشانه کردهای آواره مستقر کرده و زمین های زراعتی آنها را روی اینها تقسیم نموده است و همزمان با آن از بی نظمی و بی دولتی و بی ثباتی درونی عراق هم سواستفاده نموده و بارها به نواحی شمالی عراق هم حمله ور شده و مناطق بزرگی را زیر کنترل خود در آورده است و تعداد زیادی پایگاه های نظامی و جاسوسی را در این مناطق تأسیس نموده است و هر بار ضمن حمله کردن بر وسعت این مناطق اشغالی میافزاید ، همچنانکه اسرائیل هم در مورد زمین و خاک فلسطینی ها همان روش و تاکتیک فاشیستی و ضد انسانی را پیش می برد . ترکیه همچنین با تهدید و اردنگی نمایندگانی از ترکمن های "کرکوک" را در مجلس و پست های حساس حکومتی به اقلیم کردستان تحمیل نموده و به اشکال گوناگون از آنها حمایت مالی و لجستیکی می کند.
همه باید بدانند که یکی از شرایط عضویت در حزب "عدالت و توسعه" به رهبری اردوغان این است که باید عضو تازه بپذیرد که به هر کسی در این دنیا که بوی از ترک بودن در مشامش موجود است باید کمک کند.
سوم : ترکیه میخواهد که در واقع مناطق نوار مرزی تصرف و اشغال شده در سوریا و عراق که از کوبانی شروع می شود و به موازات رودخانه مهم دجله و فرات به شهر موصل در عراق می رسد همراه با حومه دهوک و بخشی از اربیل که نهایتا به نواحی قندیل می رسد را زیر کنترل کامل خود داشته باشد. ناگفته نماند که این مناطق سرشار از نفت و گاز و سرچشمه آب آشامیدنی و مواد معدنی مهم دیگر است . در نهایت ترکیه میخواهد به سان اسرائیل بتدریج این مناطق اشغالی را به خاک خود ضمیمه کند. زیرا اردوغان و مسئولان ترکیه بارها و بارها اظهار داشته اند که موصل و کرکوک و غیره جز خاک ترکیه می باشند. در همین رابطه ترکیه بعد از سرنگونی رژیم صدام مداوما و به همه لحاظ مشغول تقویت ترکمن های شهر کرکوک و حومه می باشد. در دست داشتن این مناطق یعنی دست در گلوی کل عراق و سوریه گذاشتن، یعنی تسلط کامل بر آب دجله و فرات و در نهایت یعنی فشار انسانی و اقتصادی کامل بر حکومت بغداد و سوریه و حتی اقلیم کردستان. غیره از نکات بالا این مناطق بلحاظ سوق الجیشی و بازرگانی و رساندن خط لوله های نفت و گاز از عراق به ترکیه و دریای مدیترانه از اهمیت فوق العاده استراتژیکی برخوردار است.
پس اهداف اساسی ترکیه از این تهاجمات و لشکرکشی وحشیانه در کل روی دو محور اساسی میچرخد: 1 - تا جای ممکن سرکوب شدید و پیوسته ملت کرد در ترکیه و سوریا و عراق زیر نام تعقیب (پ.ک.ک) . کشتن و زندانی کردن و آواره نمودن میلیونی آنها و انحلال کلیه تشکلات سیاسی و نهادهای مدنی و فرهنگی در کردستان ترکیه باز زیر نام هوداری از (پ.ک.ک تروریسم). استقرار اقلیت های مذهبی و قومی دیگر در شهر و مناطق کردنشین تا اینکه کردها در اقلیت ناچیزی قرار گیرند و اقوام دیگر در اکثریت تا بدینوسیله از برپایی شورش و جنبش و مقاومت کردها جلوگیری شود. درست همان برنامه ضد انسانی ای که صدام حسین در مورد شهر کرکوک و مناطق دوزخورماتوو و خانقین بکار برد و اثر مخرب و ضد انسانی آن نه تنها تمام شدنی نیست بلکه روزی نیست که میان مردم کرد زبان و عرب زبان و غیره این مناطق بر سر زمین های زراعتی و خانه و کاشانه دعوا و درگیری روی ندهد و هر ساله هزاران هکتار گندم و جو دهقانان کرد این مناطق توسط اوباشان عرب به آتش کشیده می شود و تا کنون هزاران نفر نیز بدین خاطر جان خود را از دست داده اند.
2 – افکار ارتجاعی توسعه طلبی و کسب هژمونی سیاسی و اقتصادی و نظامی در منطقه خاورمیانه یکی دیگر از اهداف اساسی دولت ترکیه و همچنین ایران بوده و هست. این دولت ها در این سالهای اخیر از اختلافات استراتژیکی میان روسیه و آمریکا بر سر هژمونی سیاسی – نظامی جهان بیشترین سود را برده اند. وضعیت حساس جغرافیایی و قدرت نظامی ترکیه باعث شده که آمریکا و روسیه و حتی اروپا از تمام جنایات و لشکرکشی و سرکوب وحشیانه اپوزیسیون داخلی و قتل و عام مردم کرد زبان ترکیه ، سوریه و عراق توسط این دولت فاشیستی کاملا چشم پوشی کنند. اکنون توسعه طلبی ترکیه تنها شامل مناطق و شهرهای کردنشین همجوار ترکیه را در بر نمی گیرد، بلکه به آنسوی مرزها همچو ( لیبی ، فلسطین ، یمن و قبرس ) هم کشیده شده و کل جهان هم در اینمورد سکوت کامل را اختیار نموده است. گر چه این دو کشور از خیلی جهات اختلافات اساسی و عمیق دارند ، اما در طول تاریخ بر سر سرکوب جنبش و طغیان ملت کرد کاملا توافقات آشکار و پنهانی داشته و دارند.
غیر از اینها ،کشور و موجودیت عراق به خاطر اینکه اکثریت جمعیت آن شیعه مذهب هستند و از ایران طرفداری میکنند و همچنین بلحاظ سیاسی و اقتصادی و نظامی سود کلانی برای ایران دارد، دولت ایران هرگز نمی تواند نسبت به عراق بی طرف باشد. چه ایران و چه ترکیه هرگز خواهان کردستانی بلحاظ نظامی و اقتصادی قوی، متحد و یک پارچه نیستند و این دو دولت از سال ١٩٩١ تا کنون همیشه کوشیده اند که کردستان را بی ثبات کرده و در همین وضع کنونی نگه دارند. تعداد بیشمار پایگاه و تأسیسات نظامی و اقتصادی و جاسوسی ایران و ترکیه در خاک کردستان بر کسی پوشیده نیست. ترور عده زیادی اپوزیسیون ایرانی و ترکیه در خاک کردستان توسط ایران و ترکیه و با همکاری همین احزاب ناسیونال – کردی بر کسی پوشیده نیست. خود همین لشکرکشی ها با اطلاع و همکاری همین احزاب حاکم در کردستان انجام می گیرد. خیلی از اعضای رهبری و رده پائین اتحادیه میهنی و پارتی عضو رسمی سپاه پاسداران و سپاه قدس ایران و میت ترکیه هستند.
نقش و عکس العمل حکومت اقلیم کردستان در رابطه با این لشکرکشی های وحشیانه ایران و ترکیه مثل همه لشکرکشی و تجاوزات گذشته با سکوت و تائید گذشت . در نتیجه میخواهم بگویم که کلمه "دولت" و "حکومت" برای حکمرانی دو حزب مافیایی و مزدور در کردستان عراق بسی شرم آور است. کثیفترین دولت در دنیا خارچ از کل جنایاتش در حق مردم ، حداقل از زندگی مردم و تعرض دولت های دیگر به خاکش در حد توانایی دفاع میکند. اما برای احزاب ناسیونال – کردی ما و سران این احزاب مسئله کاملا بر عکس است. اینها در طول تاریخ تأسیس و حیات سیاسی حزبیگریشان همیشه بوسه بر قبر فاشیزم و دشمنان ملت کرد زده اند.
مرگ بر فاشیزم دولتی ایران و ترکیه و مزدوران حزبی آنها!

نووسەرەکان خۆیان بەرپرسیارێتی وتارەکانی خۆیان هەڵدەگرن، نەک کوردستانپۆست






کۆمێنت بنووسە